جدول جو
جدول جو

معنی رخش کردن

رخش کردن
(تَ کَ دَ)
سرخ کردن. گلگون ساختن:
بکوبم به گرز گران سرت پست
کنم رخش از خون بر و تیغ و دست.
فردوسی.
ز بس سر که تیغش همی کرد پخش
زمین کرد گلگون و مه کرد رخش.
اسدی.
چو بر گل گران بدره ها بخش کرد
همه رنگ رخساره شان رخش کرد.
شمسی (یوسف و زلیخا)
لغت نامه دهخدا