جدول جو
جدول جو

معنی رخ کردن

رخ کردن
(تَ رُ فِ رِ دَ)
یا به چیزی رخ کردن. التفات کردن به چیزی. (از مجموعۀ مترادفات ص 48). متوجه شدن به چیزی. (آنندراج). روی کردن بدان چیز. روی آوردن بسوی آن چیز:
پیرهن بر تن خار و خس وادی تنگ است
یارب از تنگدلان رخ که سوی صحرا کرد.
واله هروی (آنندراج).
، پیش آمدن. روی دادن. اتفاق افتادن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به رو کردن و روی کردن شود، جوانه زدن (درخت و گل و جز آن) ، سرخ کردن
لغت نامه دهخدا