معنی رخ خسته رخ خسته (گُ دَ / دِ) که رخش زخمی شده است. زخمی روی. خسته روی. مجروح چهره: فرنگیس رخ خسته و کنده موی روان کرده بر رخ ز دو دیده جوی. فردوسی لغت نامه دهخدا