جدول جو
جدول جو

معنی رخ افروختن

رخ افروختن
(تَ گِ رِ تَ)
به رنگ آوردن رخسار. برافروختن روی:
رخ چون آیت رحمت ز می افروخته ای
آتش ای گبر به قرآن زده ای به به به.
عارف قزوینی.
رجوع به رخ برافروختن شود
لغت نامه دهخدا