معنی رای مند رای مند (مَ) خداوند رای. بارای. باتدبیر. عاقل. خردمند. باعقل. بخرد: خنک مرد دانندۀ رای مند به دل بی گناه و به تن بی گزند. اسدی لغت نامه دهخدا