جدول جو
جدول جو

معنی رای برانداختن

رای برانداختن
(تَزْ تَ)
اظهار عقیده کردن. نظر دادن. رای زدن. اظهار نظر کردن. نظر دادن. راهنمائی کردن:
برانداز رایی که یاری دهد
ازین وحشتم رستگاری دهد.
نظامی.
دگرگونه دانا برانداخت رای
که سیماب دارد در آن آب جای.
نظامی
لغت نامه دهخدا