معنی رانده شده رانده شده (نَ / نِ) نعت مفعولی از رانده شدن. بیرون کرده شده. اخراج شده. تبعیدشده. طردشده. نفی شده. طرید. لعین. مطرود. (منتهی الارب). رجوع به راندن شود لغت نامه دهخدا