جدول جو
جدول جو

معنی رامی یزدی

رامی یزدی
(یِ یَ)
قلی رامی از اهل یزد است که در آن شهر به سرتراشی روزگار میگذرانیده. قطعۀ زیر که برخی به ’میروالهی’ نسبت داده اند ازو مسموع شده:
شنیدم که دوشینه در بزم غیر
می لعل از جام زر خورده ای
ندانم ازآن بزم پر شور و شر
دو پیمانه یا بیشتر خورده ای
بهر حال در شهر آوازه است
که جز باده چیزی دگر خورده ای.
(از آتشکدۀآذر چ بمبئی ص 260).
در آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 267 نام این شاعر دامی (با دال) ضبط شده و نیز در فرهنگ سخنوران علاوه بر رامی یزدی که با ذکر پنج مأخذ ضبط شده، ذکری نیز از دامی یزدی که نام قلی دارد باستناد تذکرۀ محمدشاهی (رشتۀ اول ص 86) آمده که گمان میرود با رامی یزدی یکی باشد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و الذریعه ج 9 بخش دوم و آتشکدۀ یزدان ص 290 و تذکرۀ روز روشن ص 237و ریاض الجنه نسخۀ خطی نخجوانی روضۀ پنجم قسم دوم ص 829 و دامی یزدی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا