اسفراینی، عزالدین. بگفتۀ عوفی از رؤسای اسفراین و معارف خراسان بود و هنر بسیار داشت و در شیوۀ سیاقت و دقایق محاسبت از اقران عهد ممتاز بود و با این همه فضایل، طبعی چون آب زلال داشت، چنانکه این چند رباعی برهان این دعوی است: با جان جهان ز جان سخن کی گنجد آخر چه درین میان سخن کی گنجد با کس ز دهان تنگ او هیچ مگوی زنهار درین سخن دهان کی گنجد. # سودای تو آب زندگانی ببرد نادیدن تو زیب جوانی ببرد بی خدمتت ای جان جهان نزدیکست تا جان سبکروح گرانی ببرد. (از لباب الالباب چ لیدن ج 1 ص 151). و رجوع به تذکرۀ خوشگو و روز روشن ص 235 و الذریعه ج 9 بخش دوم ص 349 شود