جدول جو
جدول جو

معنی رأی انداختن

رأی انداختن
(تُ دَ)
رای انداختن. رجوع بهمین کلمه شود، انداختن ورقۀ رأی در صندوق انتخابات: من برای فلانی رأی انداختم، یعنی بنام او رأی بصندوق ریختم
لغت نامه دهخدا