سید شریف جرجانی در تعریفات گوید: ذووالارحام فی اللغه بمعنی ذوی القرابه مطلقاً و فی الشریعههو کل قریب لیس بذی سهم و لا عصبه - انتهی. و ابوالفتوح رازی در تفسیر آیۀ شریفۀ: و اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب اﷲ، (قرآن 75/8) ، گوید و خداوند رحم ها و خویشان بهری از بهری اولیترند، یعنی در باب میراث هر چه نزدیکتر باشند بمتوفی بمیراث اولیتر باشند. چون جهت استحقاق میرات قرابت است و مساس رحم (و هر چه) قرابت قریب تر باشد و رحم ماس تر مرد بمیراث اولیتر باشد و این آیه دلیل است بر آنکه میراث بقرابت باشد اگر عصبه باشد و اگر نباشد و اگر تسمیه باشد او را و اگر نباشد برای آنکه تسمیه را حکم نباشد با قرابت قریب و آنان که با ما موافقت کردنددر توریث ذوی الارحام از فقها عصبه را استثنا کردند و ذوالسهام و ما این استثنا نکردیم برای آنکه دلیل نیست موجب استثنا را، و این آیه ناسخ است حکم میراث را بنصرت و هجرت چنانکه بیان کردیم در باب اول. و آنکه ایشان اعرابی را از مهاجر میراث ندادندی و آنانکه گفتند ولایت در آیت نصرت است دون ولایت میراث گفتند هردو آیت محکم است و آیۀ اول منسوخ نیست به این آیه.عبداﷲ زبیر گفت سبب نزول آیه آن بود که در جاهلیت دو مرد با هم دوستی کردند. با یکدیگر شرط کردندی که هر کس را که از ایشان وفات باشد صاحبش میراث او برگیرد خدای تعالی این آیه فرستاد و آن حکم باطل کرد... واولو الارحام از لفظ خود واحد ندارد واحد ذو باشد