امیر محمد امین. وی مبادی علوم در کاشان فرا گرفت و در حکمت از شاگردان ملا میرزاجان شیروانی معاصر شاه طهماسب صفوی بود. و دیری بسیاحت خراسان و عراق و فارس و بعض نواحی دیگر پرداخت و به سال 969 هجری قمری در لاهیجان گیلان درگذشت. و او راست: یارب این درد چه درد است که درمانش نیست وین چه اندوه و ملال است که پایانش نیست هم نشینم بخیال تو و آسوده دلم کاین وصالیست که در پی غم هجرانش نیست. و هم از اوست: خوشم که در دل من عشق مدعا نگذاشت مرا به بوالهوسی های خویش وانگذاشت. چه آفتی تو ندانم که در جهان امروز محبت تو دو کس با هم آشنا نگذاشت. و نیز وی راست: اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیاراست. و باز گوید: گناهم را عذابی باید از دوزخ فزون ترسم که سوزندم بداغ هجر فردای قیامت هم. (از ریاض العارفین هدایت. و قاموس الاعلام ترکی)