جدول جو
جدول جو

معنی ذواللسانین

ذواللسانین
(ذُلْ لِ نَ)
ادیب نطنزی ابوعبدالله حسین بن ابراهیم (یا) محمد نطنزی ملقب بذواللسانین. او راست: کتاب دستور اللغه و خلاص. لغت مترجم عربی بفارسی و این قصیده در توصیف اصفهان از او در ترجمه محاسن اصفهان نقل شده است:
حوت اصفهان خصالاً عجابا
بها کل من یشتهیه استجابا
هواء منیراً وماءً نمیراً
و خیراً کثیراً و دوراً رحابا
و تربا زکیاً و نبتاً رویاً
و روضاً طریاً یناغی السحابا
و فاکهه لاتری مثلها
نسیماً و لوناً و طعماً عجابا
تفید الاعلاء برء کما
یفید الربیع الریاض الشبابا
و زاد محاسنها زنرود
میاهاً کطعم الحیات عذابا
تقدّرها و الحصی تحتها
لجیناً فویق الّلاّلی مذابا
و کالرقش حایره فی مضیق
اذا اضطرب الموج فیه اضطرابا
و کالسابغات اذا ماجرت
علیه الصبا فکسته الحبابا
و فیها فصول الزمان اعتدلن
فلا فصل الا و ما فیه طابا
فلا البرد یرذی و لا البحر یوذی
و لا الریح یقذی و تذری ترابا
تری ابن ثلث بها یستفید
حدیث الرسول و یتلوالکتابا
و من فوقه حافظاً کاتبا
ادیباً نجیباًیباری النجابا
و قوماً سراهً رحاب البنان
عراب اللسان و ماهم عرابا
بدوا لمآثر رأیاً مصیباً
بحور المکارم مالاًمصابا
فاطیب بها سادهً قادهً
و اطیب بهم بلداًمستطابا
و لست تری مثلها فی البلا -
د و لا مثلهم فی البرایا صحابا.
(از ترجمه محاسن اصفهان ص 127).
و رجوع به ذوالبیانین شود
لغت نامه دهخدا