جدول جو
جدول جو

معنی ذبول

ذبول
(ذَ)
پژمریده. پژمرده. هواسیده. خوشیده. کاهیده. لاغر شده. لاغر. نزار، باد سخت که سبزه را خشک کند
لغت نامه دهخدا