معنی دیر خوردن دیر خوردن (تَ کَ دَ) مدتی پس از موقع معمول خوردن. خوردن بدانگاه که اشتها غالب بود: گرگلشکر خوری بتکلف زیان کند ور نان خشک دیرخوری گلشکر شود. سعدی لغت نامه دهخدا