جدول جو
جدول جو

معنی دیدار نمودن

دیدار نمودن
(تَ دَ)
ملاقات کردن. دیدن. یکدیگر را دیدن. (یادداشت مؤلف) ، چهره نمودن. روی نمودن. چهره و رخسار و روی نشان دادن:
دیدار مینمایی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی.
سعدی
لغت نامه دهخدا