معنی دهانیدن دهانیدن (دَ) متعدی دادن. واداشتن که بدهد. (یادداشت مؤلف). به دادن داشتن. (از کتاب تحفۀ اهل بخارا) : اخطره اﷲ، یاد دهانید خدا او را بعد فراموشی. (منتهی الارب). بخشیدن کنانیدن و عطاکردن فرمودن. (ناظم الاطباء). و رجوع به دادن شود لغت نامه دهخدا