آش ماست، (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از برهان) (آنندراج)، ماستابه، مصیله، مخیضیه، دوغباج، آش کشک، آش دوغ، دوغ وا، مضلبه، (یادداشت مؤلف)، مضیره، (زمخشری) (دهار)، آش جغرات، (از شرفنامۀ منیری) : و شیر تازۀ جوشانیده و پخته و دوغبا که از دوغ تازه پزند، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، ما و همین دوغبا و ترف و ترینه پختۀ امروز یا ز باقی دینه، (از اسرار التوحید ص 276)، ترکیم را در این حبش نخرند لاجرم دوغبای خوش نخورند دوغبایی بپز که از چپ و راست در وی افتند چون مگس در ماست، سعدی، از هوای ماستبای ماکه دارد خط سبز دیگران در دوغبا برگ چغندر می کنند، بسحاق اطعمه، ، ماستابه، (ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا)، کنایه از منی و نطفه: دوغبایی در میان پای او سهمگین باشد به بادنجان من، سعدی