جدول جو
جدول جو

معنی دوراندیشه

دوراندیشه
(اَ شَ / شِ)
که اندیشۀ آیندۀ دور را بکند. که تدبیر کند. دوراندیش. مآل اندیش. (یادداشت مؤلف) : و بونصر در چنین کارها دوراندیشه تر جهان بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 546). رجوع به دوراندیشی شود، عقل و بصیرت و بینایی در کارها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا