جدول جو
جدول جو

معنی دوران زدن

دوران زدن
(تَ بَسْ سُ بِ لَ دَ شِ کَ تَ)
چرخ زدن. گردیدن. چرخیدن. گردش کردن. دور زدن. گشتن:
مردمان را کتخدایی در بدر افکنده است
همچو پرگار از برای جفت دوران می زنند.
اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا