مرکب از دست + الف وقایه + دست، سودای نقدانقد، یعنی چیزی بگیرند و همان لحظه قیمت بدهند. (برهان). نقد. دست به دست دادن. (آنندراج). سودای نقد به نقد یعنی هرچه خرند همان لحظه قیمت وی را دهند. (ناظم الاطباء). مقابل پسادست یعنی نسیه. ناجزاً بناجز. یداًبید. (یادداشت مرحوم دهخدا) : ستدو داد مکن هرگز جز دستادست که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد. ابوشکور. ستد و داد جز به دستادست داوری باشد و زیان و شکست. لبیبی. قرض، وام دستادست. (مهذب الاسماء) ، دوبازوی لشکر، سعی و کوشش و جهد. (ناظم الاطباء)