جدول جو
جدول جو

معنی دلریش

دلریش
(دِ)
آنکه غم و اندوهی سخت دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). دلخسته و رنجور. (ناظم الاطباء). آنکه بسببی (عشق، غم، ناکامی) محزون باشد. دلفگار. (آنندراج) : از تسحب و تبسط بازنایستاد (بوسهل) تا بدان جایگاه که همه اعیان درگاه بسبب وی دلریش و درشت گشتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 334).
یکی را بی هنر مال از عدد بیش
یکی با صد هنر دلتنگ و دلریش.
ناصرخسرو.
می گفت امام مستمند دلریش
ای کاش من از پس بدمی او از پیش.
سعدی.
، عاشق. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا