معنی دفع فکندن دفع فکندن (پَ / پِ گُ سَسْ تَ) بتأخیر انداختن. تأخیرکردن: پس از این یزید بیعت بستد بهمه اطراف و این چند تن دفع فکندند و بیعت نکردند. (مجمل التواریخ) لغت نامه دهخدا