معنی دشخیم دشخیم (دُ) مرکّب از: دش، بد + خیم، خو، بدخو. بدطبیعت. (آنندراج)، دژخیم. دژخو، دشنام. فحش. (ناظم الاطباء) ، بهتان، طعنه. (ناظم الاطباء)، و رجوع به دژخیم شود لغت نامه دهخدا