جدول جو
جدول جو

معنی دسته شدن

دسته شدن
(دَ)
صورت مجموع یافتن. صورت گردکرده و فراهم شده یافتن، چنانکه ساقه های گیاه یا گل یا ریاحین یا کاغذ و چرم و کتاب و غیره، مسخره و مضحکه و گستاخ شدن. (از آنندراج) :
من زدست تو دلستان شده ام
دستۀ جمله دوستان شده ام.
ناصرخسرو (از آنندراج).
بنفشه دسته از آن می شود به مجلس و باغ
که در بهار بپوشد لباس تقوی را.
سلمان ساوجی
لغت نامه دهخدا