جدول جو
جدول جو

معنی دست ساییدن

دست ساییدن
(اُ دَ)
دست سائیدن. دست سودن. با دست لمس کردن. دست زدن. پرداختن:
به چیزی که بر ما نیاید شکست
بکوشید و با آن بسایید دست.
فردوسی.
پاینده باد عمرت، فرخنده باد روزت
تا با نبید و ساغر پیوسته دست سایی.
فرخی
لغت نامه دهخدا