جدول جو
جدول جو

معنی دست روا

دست روا
(دَ رَ)
ممکن. مجاز. مختار. مسلط:
بنگرید از سر عبرت دم خاقانی را
که بدین مایه نظر دست روائید همه.
خاقانی
لغت نامه دهخدا