جدول جو
جدول جو

معنی دست دست کردن

دست دست کردن
(کَ دَ)
تعلل کردن. طول دادن. اهمال کردن. به طفره وقت گذراندن. انجام دادن کاری را عمداً به درازا کشاندن. این دست آن دست کردن. مماطله کردن
لغت نامه دهخدا