جدول جو
جدول جو

معنی دست بریدن

دست بریدن(گَ تَ)
قطع کردن دست: اقتباب، دست کسی را بریدن. (تاج المصادر بیهقی).
- دست بریدن از کسی، از او دست شستن:
گفتم که بشوخی ببرد دست از ما
زین دست که او پیاده میداند برد.
سعدی.
- دست از کلمک بریدن، کنایه از بی مروتی و ناانصافی در معاملات است. (از لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی)
لغت نامه دهخدا