جدول جو
جدول جو

معنی دست آویختن

دست آویختن(پَ / پِخُسْ تَ)
چنگ درزدن. با دست گرفتن:
نادان همه جا با همه خلق آمیزد
چون غرقه بهرچه دید دست آویزد.
سعدی.
ز لاحولم آن دیوهیکل بجست
پری پیکراندر من آویخت دست.
سعدی
لغت نامه دهخدا