معنی دژم سازگشتن دژم سازگشتن(گِ رِ تَ) خشمناک و بددل و بداندیش شدن. تیره دل گشتن: چو بشنید بهرام ازو بازگشت برآشفت و با او دژم ساز گشت. فردوسی. ، تیرگی گرفتن. تیره شدن ساز کردن: چو خورشید تابان دژم ساز گشت ز نخجیرگه تنگدل بازگشت. فردوسی لغت نامه دهخدا