معنی دژخمی دژخمی(دُ خِ) دژخم بودن. بدخوی و بدطبیعت بودن: چنان شوتواضعکنان سوی او که بازآید از دژخمی خوی او. فخر گرگانی (از جهانگیری) لغت نامه دهخدا