معنی درهمی درهمی (دَ هََ) درهم بودن. اختلال. پریشانی. بی ترتیبی. (ناظم الاطباء). اختلاط. بوح. دوکه. (یادداشت مرحوم دهخدا). امتزاج. اشکال لغت نامه دهخدا