معنی درهم زده درهم زده (دَ هََ زَ دَ / دِ) به هم پیوسته. - دستها درهم زده، دستها روی هم قرار داده و به هم پیوسته: پایچه های ازار ببست و جبه و پیراهن بکشید و دور انداخت. با دستار و برهنه به ازار به ایستاد و دستها درهم زده. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 183) لغت نامه دهخدا