معنی درهم آمیختن درهم آمیختن (دَ / دِ دَ) مخلوط کردن. ممزوج کردن، مخلوط شدن. ممزوج شدن. املاس، درهم آمیختن تاریکی. ملابسه، درهم آمیختن کار. (از منتهی الارب). اعتکار، درهم آمیخته شدن تاریکی لغت نامه دهخدا