به جلد چیزی رفتن یاکسی رفتن، در پوست کسی یا چیزی شدن. متشکل به شکل او شدن. (آنندراج). در جامۀ کسی درآمدن: هرجا حدیث طرۀ جانانه می رود موج هوا به جلد پریخانه می رود. تأثیر. - شیطان بجلد کسی رفتن، ناسازگاری و بدخلقی آغاز کردن آن کس، کنایه از دغا و فریب خوردن باشد. (آنندراج) : تایکی ریش گاو باشد کس چند چون ابلهان روم به جوال. ظهوری (از آنندراج). - با سگ بجوال رفتن، کنایه از دست و پنجه نرم کردن است با مردم ناباب