جدول جو
جدول جو

معنی دروند

دروند
(دُرْ وَ)
به جلد چیزی رفتن یاکسی رفتن، در پوست کسی یا چیزی شدن. متشکل به شکل او شدن. (آنندراج). در جامۀ کسی درآمدن:
هرجا حدیث طرۀ جانانه می رود
موج هوا به جلد پریخانه می رود.
تأثیر.
- شیطان بجلد کسی رفتن، ناسازگاری و بدخلقی آغاز کردن آن کس، کنایه از دغا و فریب خوردن باشد. (آنندراج) :
تایکی ریش گاو باشد کس
چند چون ابلهان روم به جوال.
ظهوری (از آنندراج).
- با سگ بجوال رفتن، کنایه از دست و پنجه نرم کردن است با مردم ناباب
لغت نامه دهخدا