جدول جو
جدول جو

معنی درنگ یافتن

درنگ یافتن
(پَ / پِ دَ مَ دَ)
مهلت یافتن. زمان یافتن. فرصت بدست آوردن:
فریبرز چون یافت یک مه درنگ
به هر سو بیازید چون شیر چنگ.
فردوسی.
، دوام یافتن. ثبات یافتن. باقی ماندن:
کنون آنکه آمد به پیشت بجنگ
به گیتی نیابد فراوان درنگ.
فردوسی
لغت نامه دهخدا