تأخیر و توقف شدن، زمان گرفتن. طول کشیدن. وقت صرف شدن. اًبطاء. (المصادر زوزنی) : بشد گیو با آن سواران جنگ سه روز اندر این تاختن شد درنگ. فردوسی. دو هفته شد اندر سخنشان درنگ بدان تا نباشد به بیداد جنگ. فردوسی. سه روز اندر آن شاه را شد درنگ بدان تا نباشد به بیداد جنگ. فردوسی. سه روز اندر آن کارها شد درنگ برفتند با زیج هندی به چنگ. فردوسی. دو روز اندر آن کارها شد درنگ همی بود بهرام با می به چنگ. فردوسی