پیوند داده. درپیوسته. نشانده. رجوع به درنشاندن شود، نشانده به جواهر و مرصع بدان. (یادداشت مرحوم دهخدا). - درنشانده گهر،مرصع کرده. ترصیع کرده: نکورنگ اسپان با سیم و زر به استامها درنشانده گهر. دقیقی. فروهشته زو سرخ زنجیر زر به هر مهره ای درنشانده گهر. فردوسی. ابا یاره و طوق و زرین کمر به هر مهره ای درنشانده گهر. فردوسی