معنی درمشت درمشت (دَ مُ) مرکّب از: در + مشت، ترجمه ضبط است. (آنندراج)، در تحت تصرف. در دست. در ید اقتدار. (ناظم الاطباء)، - درمشت کردن، ضبط کردن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا