معنی درمان سوز درمان سوز (دِ گِ رِ) درمان سوزنده. سوزندۀ درمان. درمان ناپذیر: عاشق آشفته فرمان چون برد درد درمان سوز درمان چون برد. عطار لغت نامه دهخدا