سپردن. تفویض کردن. تسلیم کردن. (ناظم الاطباء). واگذاشتن. ترک کردن: بی بلا نازنین شمرد او را چون بلا دید درسپرد اورا. سنائی (حدیقه). ، لو دادن. چغلی کردن. گیر دادن کسی را. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، فرو بردن: یکی تیری افکند و در ره فتاد وجودم نیازرد و رنجم نداد تو برداشتی آمدی سوی من همی در سپردی به پهلوی من. سعدی. رجوع به سپردن شود