معنی درد درد (تَ) بی دندان شدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و صفت آن أدرد و درداء است. (از اقرب الموارد) ، خشمگین و غضبناک شدن. (از ذیل اقرب الموارد از تاج العروس) لغت نامه دهخدا