معنی درپرست درپرست (دَرْ پَرْ وَ) در پرستنده. پرستندۀ در. پرستندۀ گوهر. جواهرخواه. مال دوست. (فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی) : در سر حیوان خدا ننهاده ست کو بود در بند لعل و درپرست. مولوی. رجوع به در شود لغت نامه دهخدا