جدول جو
جدول جو

معنی دربه

دربه
(تَ)
خوی کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). خوگر شدی به چیزی. (از منتهی الارب). معتاد شدن. (از اقرب الموارد) ، حریص گشتن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). درب. و رجوع به درب شود
لغت نامه دهخدا