معنی درافشانی
- درافشانی (دُ اَ)
- درفشانی. درافشان کردن. عمل درافشان. درپراکنی:
عدنی بود در درافشانی
یمنی پر سهیل نورانی.
نظامی.
- درافشانی کردن، درفشاندن:
ابری آمد چو ابر نیسانی
کرد بر سبزه ها درافشانی.
نظامی.
، بلاغت. زبان آوری. (ناظم الاطباء).
- درافشانی کردن، مسلسل و بدون لکنت زبان تکلم کردن. (ناظم الاطباء)
