جدول جو
جدول جو

معنی دبی

دبی
(دُ بَی ی)
عمارت نشین دبی در ساحل خلیج فارس مقابل ساحل ایران قرار داد و بترتیب از مقابل هرمزکه بجانب کویت و عراق برویم رأس الخیمه وام القرین وعجمان و شارجه و بعد دبی واقع شده است. فاصله شارجه و دبی کمتر است از شیخ نشینهای دیگر و در جنوب آن ابوظبی قراردارد. حدود هشتادهزار جمعیت دارد از ایرانی و هندی و لبنانی و عرب و غیره و نیز امارت دبی را پنجهزار کیلومترمربع مساحت و جزایر نفت است و از بازارهای خرید و فروش مروارید نیز هست. دبی تا 1833 میلادی موجودیت مستقلی نداشت در آن سال خاندان بنویاس بدانجا مهاجرت کردند و آباد ساختند. شیخ راشدبن معید آل مکتوم حاکم آنجاست و ایرانیان مدرسه ای بدانجا دارند
بندریست به عمان مقابل بندرلنگه پایتخت عمارت نشین دبی و همچون شهر ونیز است و ونیز خلیج فارس میتوان نامیدش و آن در دهانۀ خلیجی قرار دارد و خلیج چون رودخانه ای می نماید. و دور شهر را فراگرفته است و شهر را نیز بدو بخش منقسم ساخته ’دبی’ و ’دیره’ و این دو بخش با پلی آهنی بطول 143 گز و عرض 19 گز بهم متصل اند. دبی بندر دریائی و لنگرگاه دارد، موضعی است به بصره. (منتهی الارب) ، جزیره ای به خلیج فارس، موضعی است نرم زمین به دهنا. (از المنجد). که ملخ درآن بسیار باشد و بدان الفت میدارد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا