معنی دبار - لغت نامه دهخدا
معنی دبار
- دبار
(دِ) - خیابانهای زراعت و تره. دباره، یکی. (منتهی الارب). کرد زمین. کرد زراعت. (ناظم الاطباء) ، چهارشنبه. دبار. رجوع به دبار شود، دشمنی، جویها که در زراعت روند، حوادث وهزیمتها. (منتهی الارب) ، لایعرف قبالا من دبار، نمی شناسند قبیل را از دبیر. (ناظم الاطباء)
جمع واژۀ دباره. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) ، جمع واژۀ دبره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا