جدول جو
جدول جو

معنی دانه پاشیدن

دانه پاشیدن
(پُ شُدَ)
فروریختن و پراکنده کردن دانه. افشاندن دانه. دانه افشانی. پراکندن دانه:
بیابان را غزالی نیست بی خلخال چون لیلی
ز زنجیرجنون پاشیدم از بس دانه در صحرا.
صائب.
، فریفتن بتدریج با عطا و دهشی. از راه بردن کسی با بخشیدن و دادن چیزی اندک بوی
لغت نامه دهخدا