معنی دام افکندن دام افکندن (گِ رِ تَ) دام نهادن. دام انداختن. (غیاث). تعبیه کردن دام. دام چیدن. (غیاث اللغات). فرونهادن دام: دام بدریا فکنده بودسلیمان خازن انگشتری بدام برآمد. خاقانی لغت نامه دهخدا